قلم و بیان در قرآن
قرآن مجید درباره «بیان» جمله ای دارد،درباره ی «قلم»هم جمله ای و اگر آیات پیرامون قلم و بیان را کنار هم بگذاریم،استنباط جالبی از آن می شود. می دانیم وسیله ی انتقال علوم و معارف از نسل های گذشته به نسل های امروز و عامل ایجاد تمدن بشر بیان و قلم بوده است و اگر این دو وسیله از زندگی انسان حذف می شد ،نه علوم و معارفی باقی می ماند و نه تمدن و اختراعات و اکتشافاتی .هر کس در علوم و فنون زحمتی می کشید ،سرانجام با مرگش آن دستاوردها دفن می شدو چیزی به نام معارف و علوم و تمدن بشری باقی نمی ماند.
قرآن وقتی از بیان سخن می گوید،می فرماید:
«الرحمن * علم القران * خلق الانسان * علمه البیان »1
بلا فاصله بعد از نعمت و آفرینش ،نعمت بیان را می گوید . درآغاز بعثت پیغمبر اکرم (ص)قرآن به این مساله اشاره می کند :
«اقرا باسم ربک الذی خلق* خلق الانسان من علق * اقرا و ربک الاکرم* الذی علم بالقلم* علم الانسا ما لم یعلم»2
وقتی آیات قلم و آیات بیان را کنار هم می گذاریم ،متوجه می شویم اسلام رسالت اصلی را برای قلم قائل شده است:
اولا:در مورد قلم،کلمه ی «رب» آمده است و در مورد بیان کلمه ی «رحمان» .
رحمان اشاره به رحمت واسعه ی الهی است ، اما تربیت ، پرورش و تکامل در سایه ی صفت ربوبیت پروردگار است که نسبت به قلم به کار رفته است« ربک الاکرم الذی علم بالقلم».
بنابراین چیزی که جامعه را پرورش داده و تکامل می بخشد ،بیشتر مربوط به قلم است تا بیان و سخن.
درباره ی قلم،تکرارهایی که قرآن می کند(اقرا،اقرا)نشان دهنده ی اهمیت بسیار قلم می باشد در حالی که درباره ی بیان تکراری به آن شکل نیامده است. از همه مهم تر اینکه درباره ی بیان می گوید :« علمه البیان» بیان را به انسان یاد داد ولی در مورد قلم می گوید :«الذی علم بالقلم» . قلم جهت برطرف کردن جهل بشر ،ابزار تعلیم شد .«علم الانسان ما لم یعلم» اکثریت مطلق علوم و دانش های بشری در سایه ی قلم به دست می آید در حالی که بیان به آن شکل مطرح شده است.
از مقایسه این آیات با یکدیگر می فهمیم که قرآن مجید در روزگاری که اصلا قلمی در شبه جزیره ی عربستان وجود نداشته است ،اهمیت قلم را چگونه بیان فرمود. قرآن نامش «بیان الله» نیست بلکه نامش « کتاب الله » است و نامگذاری کتاب برای قرآن خیلی پر معنی است.
صفحات: 1· 2
فرم در حال بارگذاری ...